گیجگاهلغتنامه دهخداگیجگاه . (اِ مرکب ) شقیقه . گودی دو پهلوی پیشانی که به گوش متصل است . و وجه تسمیه آن است که ضربت به شقیقه آدم را گیج میکند. (فرهنگ نظام ). صدغ . لهجه ٔ قزوینی :
ناحیۀ گیجگاهtemporal regionواژههای مصوب فرهنگستانناحیهای در محدودۀ صدف استخوان گیجگاهی که بال بزرگ شبپره و قسمتی از استخوان آهیانه و قسمتی از استخوان پیشانی در آن قرار دارد
مفصل فکی گیجگاهیtemporomandibular joint, TMJواژههای مصوب فرهنگستانمفصل بین کلّگی (condyle) استخوان فک پایین و گودی زیروارهای و دگمۀ مفصلی (articular tubercle) استخوان گیجگاهی
ناحیۀ گیجگاهtemporal regionواژههای مصوب فرهنگستانناحیهای در محدودۀ صدف استخوان گیجگاهی که بال بزرگ شبپره و قسمتی از استخوان آهیانه و قسمتی از استخوان پیشانی در آن قرار دارد
مفصل فکی گیجگاهیtemporomandibular joint, TMJواژههای مصوب فرهنگستانمفصل بین کلّگی (condyle) استخوان فک پایین و گودی زیروارهای و دگمۀ مفصلی (articular tubercle) استخوان گیجگاهی
ناحیة وِرنیکهWernicke's areaواژههای مصوب فرهنگستانناحیهای در شکنج گیجگاهی خلفی نیمکرة چپ مغز که با درک و تفسیر معنی صداهای زبان ارتباط دارد