گُلباد 1compass roseواژههای مصوب فرهنگستانصفحهای مدور بر روی قطبنماهای ساده که به 360 درجه تقسیم شده است؛ نوع بزرگ این صفحه بر روی سطح صاف فرودگاهها رسم میشود تا قطبنماهای هواگَرد را با آن تنظیم کن
گلبادلغتنامه دهخداگلباد. [ گ ُ ] (اِخ ) ازپسران ویسه که از پهلوانان تورانی است : سپهبدگزین کرد گلباد راچو گرسیوز و جهن و پولاد را. فردوسی .رجوع به ولف شود.
گُلباد 2wind roseواژههای مصوب فرهنگستاننمودار ستارهگونۀ نمایش فراوانی نسبی سمتهای باد و گاهی سرعت باد در یک ایستگاه برای دورۀ زمانی معین
مازندرانلغتنامه دهخدامازندران .[ زَ دَ ] (اِخ ) منطقه ٔ کوههای مرتفع، که قسمت عمده ٔ آن از سلسله ٔ جبال البرز واقع در امتداد ساحل جنوبی دریای خزر تشکیل می شود در خاور و شمال قومس ،
گلبادلغتنامه دهخداگلباد. [ گ ُ ] (اِخ ) ازپسران ویسه که از پهلوانان تورانی است : سپهبدگزین کرد گلباد راچو گرسیوز و جهن و پولاد را. فردوسی .رجوع به ولف شود.