گُلباد 1compass roseواژههای مصوب فرهنگستانصفحهای مدور بر روی قطبنماهای ساده که به 360 درجه تقسیم شده است؛ نوع بزرگ این صفحه بر روی سطح صاف فرودگاهها رسم میشود تا قطبنماهای هواگَرد را با آن تنظیم کنند
لبادلغتنامه دهخدالباد. [ ل َ ] (اِ) جامه ٔ بارانی را گویند یعنی چیزی که در روزهای باران پوشند. (برهان ). جامه ٔ بارانی از نمد. (غیاث ). لباده . نمد : دیدش و بشناختش چیزی ندادروز دیگر او بپوشید از لباد. مولوی .دهند گنج روان و برند ر
لبادلغتنامه دهخدالباد. [ ل َب ْ با ] (ع ص ) نمدساز. (منتهی الارب ). نمدگر. نمدمال . استاد نمدمال . (برهان ). || نمدفروش . (مهذب الاسماء).