گونۀ کارکردیfunctional typeواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از دستساختهها که کاربرد و کارکرد فرهنگی متمایز دارند
گونۀ اختیاریarbitrary typeواژههای مصوب فرهنگستانگونهای که طبق نظر باستانشناس و بهصورت قراردادی برای دستساختهها تعیین میشود
گونۀ آتشتابfire-tolerant speciesواژههای مصوب فرهنگستانگونهای گیاهی که چنان تکامل یافته است که در برابر آشفتگیهای ناشی از انواع حریق دوام میآورد
گونۀ آسیبپذیرvulnerable speciesواژههای مصوب فرهنگستانگونهای که اگر اقدامات حفاظتی در مورد آن اعمال نشود، منقرض خواهد شد
گونۀ بومیشدهalien speciesواژههای مصوب فرهنگستانگیاهی که به دست انسان به محلی برده شده و بومی آنجا شده است
گونۀ سبکی 1genre 2واژههای مصوب فرهنگستانگونۀ زبانی مرتبط با بافت فرهنگی که معرف ویژگیهای گفتمانی خاصی در قلمروهای کاربردی علمی و ادبی و رسانهای و جز آن است
دوزبانگونگیdiglossiaواژههای مصوب فرهنگستاندر جامعهشناسی زبان، وضعیتی زبانی از یک جامعه که در آن دو گونۀ متفاوت از یک زبان، با کارکردها و کاربردهای اجتماعی کاملاً متمایز، به کار میرود
پستهPistaciaواژههای مصوب فرهنگستانسردهای از پستهایان درختی یا درختچهای معطر با نُه گونۀ بومی اوراسیا و دو گونه که یکی در جنوب غربی امریکای شمالی و دیگری در جزایر قناری است؛ صمغ شیرین دو درخت
پسند آمدنلغتنامه دهخداپسند آمدن . [ پ َ س َ م َ دَ ] (مص مرکب ) خوش آمدن . مطبوع افتادن . مقبول گشتن . گزیده آمدن . احساب . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) : نیاید جهان آفرین را
حسابلغتنامه دهخداحساب . [ ح ِ ] (ع مص ، اِ) شمار. (مهذب الاسماء). شماره . شمردن . (تاج المصادر بیهقی ). بشمردن . شمر. شماره کردن . (دهار) (ترجمان عادل ). با کسی شمار کردن . تتوی