گونۀ تحلیلیanalytical typeواژههای مصوب فرهنگستانگروهبندی اختیاری براساس گروهی از شاخصهها که به کمک آنها میتوان گونههای کلی دستساختهها را دستهبندی کرد
گونۀ اختیاریarbitrary typeواژههای مصوب فرهنگستانگونهای که طبق نظر باستانشناس و بهصورت قراردادی برای دستساختهها تعیین میشود
گونۀ آتشتابfire-tolerant speciesواژههای مصوب فرهنگستانگونهای گیاهی که چنان تکامل یافته است که در برابر آشفتگیهای ناشی از انواع حریق دوام میآورد
گونۀ آسیبپذیرvulnerable speciesواژههای مصوب فرهنگستانگونهای که اگر اقدامات حفاظتی در مورد آن اعمال نشود، منقرض خواهد شد
گونۀ بومیشدهalien speciesواژههای مصوب فرهنگستانگیاهی که به دست انسان به محلی برده شده و بومی آنجا شده است
تحلیلیلغتنامه دهخداتحلیلی . [ ت َ ] (ص نسبی ) منسوب به تحلیل . انتزاعی . مجرد، چون هندسه ٔ تحلیلی ، احکام تحلیلی . - احکام تحلیلی ؛ اصطلاحی است در تقسیم تصدیقات منسوب به کانت و ب
تجزیهلغتنامه دهخداتجزیه . [ ت َ ی َ ] (ع مص ) پاره پاره کردن و تقسیم کردن چیزی را. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). جزء جزء کردن چیزی را. (ناظم الاطباء). جزء جزء و پاره پاره کردن .(فره
حسابلغتنامه دهخداحساب . [ ح ِ ] (ع مص ، اِ) شمار. (مهذب الاسماء). شماره . شمردن . (تاج المصادر بیهقی ). بشمردن . شمر. شماره کردن . (دهار) (ترجمان عادل ). با کسی شمار کردن . تتوی
جبرلغتنامه دهخداجبر. [ ج َ ] (ع مص ) شکسته بستن . (منتهی الارب ) (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). شکسته را بستن . (غیاث اللغات ). استخوان شکسته را بستن و اصلاح کرد
تحلیل قیاسلغتنامه دهخداتحلیل قیاس . [ ت َ لی ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنالوطیقای اول . خواجه نصیر طوسی در اساس الاقتباس آرد: قیاساتی که در علوم و اثناء محاورات از جهت اثبات و اب