گونه 1genre 1واژههای مصوب فرهنگستاناصطلاحی در طبقهبندی فیلمها براساس پرداخت عناصر درونمایهای و شکلی آنها
گونه 2species 1واژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از جمعیتهایی که دارای دامنۀ انتشار و نام علمی مشخص و ژنگان و پویشگاه مستقل و توانایی تولیدمثل/ زادآوری هستند
گونه 3type 1واژههای مصوب فرهنگستاندر طبقهبندی اشیای باستانی، شیء یا سازه یا هر عضو دیگری از مجموعۀ مواد فرهنگی، که باتوجهبه مجموعهای سامانمند از بارزهها مشخص میشود
گونهفرهنگ مترادف و متضاد۱. سنخ، صنف، قبیل، قسم ۲. تیره، دسته، طبقه، نوع ۳. جور، روال، شیوه، طرز، طریق، طور، نحو، نمط، نهج ۴. فام، گون، لون ۵. چهره، رخساره، رخسار، روی، شکل، عذار ۶. خد،
چگونهفرهنگ انتشارات معین(چِ نِ یا نَ) [ په . ] = چه گونه : 1 - (ادات استفهام ) از چه نوع ، در چه وضع . 2 - (ادات تعجب ) چه جور، چه طور¿
سیاه بازیفرهنگ انتشارات معین(اِمر.) 1 - گونه ای نمایش سنتی که معمولاً در آن شخصی دارای غلامی سیاه - پوست و گیج و گول است که دست به کارهای خنده داری می زند. 2 - (کن .) عملیات از پیش طراحی
رخفرهنگ انتشارات معین(رُ) (اِ.) 1 - گونه ، چهره ، هر یک از دو طرف گونه . 2 - سوی ، طرف . 3 - عنان اسب ، افسار.
گونفرهنگ انتشارات معین[ په . ] 1 - (اِ.) گونه ، رنگ . 2 - (پس .) به صورت پسوند در ترکیبات آید به معنی شکل و رنگ : آبگون ، آسمان گون ، بنفشه گون .