گونه سازیلغتنامه دهخداگونه سازی . [ ن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ) در نقاشی ، چهره پردازی و صورت کشیدن باشد. (از تاریخ عالم آرای عباسی ج 1 ص 176).
گونهفرهنگ مترادف و متضاد۱. سنخ، صنف، قبیل، قسم ۲. تیره، دسته، طبقه، نوع ۳. جور، روال، شیوه، طرز، طریق، طور، نحو، نمط، نهج ۴. فام، گون، لون ۵. چهره، رخساره، رخسار، روی، شکل، عذار ۶. خد،
گونهدیکشنری فارسی به انگلیسیbrand, cheek, description, genre, ilk, jowl, kidney, kind, manners, nature, order, range, sort, stamp, stripe, type, variant, variety, version
گونهلغتنامه دهخداگونه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) عارض و رخساره که به عربی خد گویند. (برهان قاطع) (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ نظام ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ شعوری ). مجازاً رخسار و چهره را
sortدیکشنری انگلیسی به فارسیمرتب سازی، نوع، گونه، جور، قسم، طرز، طبقه، رقم، جور کردن، طبقه بندی کردن، دسته دسته کردن، جور درامدن، پیوستن، دمساز شدن
اشنیانلغتنامه دهخدااشنیان . [ اُ ن َ ] (اِ) گونه ٔ سوم از تیره ٔ اسفنجیان است و اسفنجیان تیره ٔ چهارم از دولپه های بی گلبرگ است . اشنیان در صحاری مرکزی ایران بسیار میروید و برگهای
قره میخلغتنامه دهخداقره میخ . [ ق َ رَ ] (اِ مرکب ) گونه ای است از درخت تنگرس که در جنگلهای شمال ایران میروید و در رامیان به نام قره میخ خوانده میشود. تنگرس درختچه ای است که برگهای
شبهفرهنگ انتشارات معین(شَ بَ یا بِ) [ معر. ] (اِ.) نوعی سنگ و آن گونه ای لینیت است که در نتیجة تراکم ذرات کربن و تغییرات شیمیایی نسبتاً سخت شده و رنگ سیاه براقی دارد و در جواهر - ساز
ترمپتلغتنامه دهخداترمپت . [ رُ پ ِ ] (اِ) شیپور. سازی است بادی که در قدیم از شاخ گاو و دیگر حیوانات میساختند و در معابد و کنیسه ها و شکارگاهها و میدانهای جنگ از آن استفاده میکردن