گونة فرهنگیcultural typeواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای بههمپیوسته و خاص از عناصر و ویژگیهای فرهنگی در درون یک جامعه
گوجه فرنگیلغتنامه دهخداگوجه فرنگی . [ گ َ / گُو ج َ/ ج ِ ف َ رَ ] (اِ مرکب ) گل گلاب در ذیل گیاهان دولپه ای پیوسته گلبرگ در تیره ٔ بادنجانیان آرد: گوجه فرنگی یا تمات که میوه ٔ درشت قر
گوجه فرنگیفرهنگ انتشارات معین( ~ . فَ رَ) (اِ.) گیاه علفی از تیرة بادنجانیان ، میوة آن کروی ، سرخ و گوشت دار و خوراکی است .
انسان شناسیواژهنامه آزادانسانشناسی در زبان فارسی اصطلاح جدید به شمار میآید چنانچه در لغتنامههای فارسی نیز وجود ندارد فقط در فرهنگ سخن که تقریبا لغت نامه جدید است این گونه تعریف شده
پرچملغتنامه دهخداپرچم . [ پ َ چ َ ] (اِ) چیزی باشد سیاه و مدوّر که بر گردن نیزه و علم بندند. (برهان ). علاقه ٔ علم . ابریشم و موی اسب یا دم گاوی که بر گردن علم بندند. (از فرهنگی
ادبلغتنامه دهخداادب . [ اَ دَ ] (ع اِ) (معرب از فارسی ) فرهنگ . (مهذب الاسماء).پرهیخت . دانش . (غیاث اللغات ). ج ، آداب : چه جوئی آن ادبی کآن ادب ندارد نام چه گوئی آن سخنی کان
خاورشناسیلغتنامه دهخداخاورشناسی . [ وَ ش ِ ] (حامص مرکب ، اِ مرکب ) عمل خاورشناس . خاورشناسی به رشته ای از معارف بشری اطلاق میشود که بحث از زبان و علم و ادب ملل خاور می کند. از آنجا
غبادلغتنامه دهخداغباد. [ غ ُ ] (اِخ ) قباد. ابن فیروز پادشاه ساسانی (پدر انوشیروان ) (از سال 488 - 531 م .). مرحوم فروغی در خلاصه ٔ شاهنامه آرد: پیروز (پادشاه ساسانی ) را دو پسر