گومنلغتنامه دهخداگومن . [ م َ ] (هزوارش ، ضمیر) هزوارش گومن . (رجوع شود به حاشیه ٔ برهان چ معین ). به لغت زند و پازند به معنی این باشد. و به عربی هذا گویند. (برهان قاطع). || (اِ) جغد و یا مرغی شبیه به بط. (ناظم الاطباء).
مدار انتقال هومانHohmann transfer orbit, Hohmannواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مدار انتقال بیضوی که در آن حداقل انرژی به مصرف میرسد نیز: مسیر هومان Hohmann trajectory مدار هومان Hohmann orbit انتقال هومان Hohmann transfer
انتقال هومان دوبیضویbi-elliptic Hohmann transferواژههای مصوب فرهنگستاننوعی انتقال هومان که در آن ازطریق دو بیضی هممحور و از مسیری خارج از مدار هدف انتقال انجام میشود