گوش رسلغتنامه دهخداگوش رس . [ رَ / رِ ] (نف مرکب ) که به گوش رسد. (آواز و صدا) که شنیده شود. که فاصله چندان بود که آوا شنیده شود: آواز او گوش رس نبود.
رسیدهسازی گوشتmeat agingواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن با آویختن لاشه، گوشت ترد میشود و عطر و طعم آن بهبود مییابد
گورستانگویش اصفهانی تکیه ای: gurestun طاری: qabrassun طامه ای: gurestun طرقی: gürassun کشه ای: qabrassuni نطنزی: guressun