26 فرهنگ

12295 مدخل


ترجمه مقاله

گوش به زنگ

gušbezang

متوجه و منتظر امری یا خبری که شاید برسد.
⟨ گوش به ‌زنگ بودن: [عامیانه، مجاز] متوجه و مراقب و منتظر بودن.

careful, expectant, vigilant, wakeful, watchful, wide-awake