گشنیزفرهنگ انتشارات معین(گِ) [ په . ] (اِ.) 1 - گیاهی است یک ساله با گل های سفید و چتری ، از سبزی های خوردنی که مزة آن تند است . 2 - ورقی دربازی که خال های آن شبیه برگ گشنیز است ، خاج
چهل و چهار پالغتنامه دهخداچهل و چهار پا. [ چ ِ هَِ ل ُ چ َ / چ ِ ](اِ مرکب ) ذات اربع و اربعین . که شماره ٔ پاهایش چهل و چهار باشد. || هزارپا یا نوعی از آن . گوشخزک . گوش خبه . گوشالنگ .
گوشالنگلغتنامه دهخداگوشالنگ . [ ل َ ] (اِ مرکب ) کرم هزارپا. (رشیدی ). همان گوشخزک مرقوم که هزارپا باشد. (سروری ج 3 ص 1214). گوش خارک . گوش خبه . گوش خز. گوش خزک . گوش خزه : قول نا
گشنیزفرهنگ انتشارات معین(گِ) [ په . ] (اِ.) 1 - گیاهی است یک ساله با گل های سفید و چتری ، از سبزی های خوردنی که مزة آن تند است . 2 - ورقی دربازی که خال های آن شبیه برگ گشنیز است ، خاج