گوسفندچرانلغتنامه دهخداگوسفندچران . [ ف َ چ َ ] (نف مرکب ) چراننده ٔ گوسفند. که گوسفندان را چراند. چوپان . شبان .
کردهلغتنامه دهخداکرده . [ ک ُ دَ / دِ ] (اِ) گوسفندچران .شبان . کرد. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کرد شود.
چرانفرهنگ فارسی عمید۱. = چراندن۲. چراننده (در ترکیب با کلمه دیگر): گاوچران، گوسفندچران، شترچران.۳. (قید) در حال چریدن؛ چراکنان.
چوپانلغتنامه دهخداچوپان . (ص ، اِ) همریشه ٔ شبان در پهلوی شوپان در جغتایی کوپان (با واو مجهول ) و چوبان (با واو مجهول و باء). (حواشی برهان چ معین ). نگهبان گوسفندان و گاوان . کسی که نگاهبان گوسفندان است . نامهای دیگرش گله بان و شبان است . مؤلف سراج اللغات احتمال غالب به ترکی بودن این کلمه داد
شبانگاهلغتنامه دهخداشبانگاه . [ ش َ ] (اِ مرکب ، ق مرکب ) وقت و هنگام شب . (از فرهنگ نظام ). درآمدن شب . (برهان قاطع). شب هنگام . (آنندراج ). وقت شب . (انجمن آرا). هنگام شب . (ناظم الاطباء).وقت درآمدن شب . (بهار عجم ) (از رشیدی ) : دو صد منده سبوی آب کش به روزشبان