گوزولغتنامه دهخداگوزو. (ص نسبی ) آنکه بسیار گوزد. که بسیار تیز دهد. آنکه بسیار باد از او دفع شود. (یادداشت مؤلف ).
گوزولیلغتنامه دهخداگوزولی . [ گ ُ زُ ] (اِخ ) بنوزو (1428-1498 م .). نقاش ایتالیایی که در فلورانس متولد شد.از آثار اوست : ورود مجللانه ٔ سن تما داکن (موزه ٔ لوور)، ملتزمین رکاب پا
گوزونلغتنامه دهخداگوزون . (اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینا از بخش درمیان شهرستان بیرجند واقع در 47 هزارگزی خاور درمیان و 9 هزارگزی خاور طبس . کوهستانی و گرم سیر است و 26 تن سکن
گوزولیلغتنامه دهخداگوزولی . [ گ ُ زُ ] (اِخ ) بنوزو (1428-1498 م .). نقاش ایتالیایی که در فلورانس متولد شد.از آثار اوست : ورود مجللانه ٔ سن تما داکن (موزه ٔ لوور)، ملتزمین رکاب پا