26 فرهنگ

9604 مدخل


گواهی

go(a)vāhi

شهادت: ◻︎ دل من همی داد گفتی گوایی / که باشد مرا روزی از تو جدایی (فرخی: ۳۹۴).
⟨ گواهی خواستن: (مصدر متعدی) از کسی شهادت خواستن؛ به شهادت طلبیدن.
⟨ گواهی دادن: (مصدر لازم) شهادت دادن.

۱. استشهاد، تایید، تصدیق، شهادت
۲. تاییدیه، گواهینامه، مدرک

attestation, bill, certificate, deposition, testament, testimony