گن نسلغتنامه دهخداگن نس . [ گ ُ ن ُ ] (اِخ ) شهری بوده است در آسیای صغیر. (ایران باستان پیرنیا ج 1 ص 8 و 7).
گوپین گنلغتنامه دهخداگوپین گن . [ گ ُ گ ِ ] (اِخ ) شهری از آلمان که در ناحیه ٔ باده وورتمبرگ و در کنار کوههای ژوراسوآب واقع شده و دارای 37800 تن جمعیت است . این شهر دارای صنایع نساج
رشکنلغتنامه دهخدارشکن . [ رَ ک ِ ] (ص نسبی ) غیور. (از برهان ) (از شعوری ج 2 ص 19). به معنی غیور آمده . (فرهنگ جهانگیری ). مخفف رشک گن . غیور. باغیرت . رشکین . رشکناک .باحمیت .
تاراگونلغتنامه دهخداتاراگون . [ تارْ را گُن ْ ] (اِخ ) شهری به اسپانیا در کتلونیه (کاتالونْی ) و مرکز ایالتی بهمین نام در مصب فرانکولی بندری به بحرالروم (مدیترانه ) که 23000 تن سکن
گنستیسیسملغتنامه دهخداگنستیسیسم . [ گْن ُ / گ ِ ن ُ] (فرانسوی ، اِ) یا مذهب گنستیکی یا گنوسی . طریقه ٔ مذهبی مبنی بر ثنویت . این مذهب در قرن دوم م . در کشور روم توسعه یافت ، بلاشک قب