5963 مدخل
بوی بد.
۱. بدبو، عفن، متعفن ۲. بویبد، تعفن ۳. فاسد ≠ معطر
execrable, malodorous, infection, rank, shitty, stench, stink, testicle
کثافت،نجاست
رائحة کريهة , عدوي , نتانة
۱. جند، جیش، خیل، سپاه، عسکر، لشکر، ۲. خایه، خصیه
بخیه
زشت ، بد
خایه،تخم
غدۀ جنسی که در زنان تخمدان و در مردها بیضه نام دارد
۱اب بوی ناک ۲شجاعت –دلیری
گند
گند.
گند هکلن