گنج گاومیشلغتنامه دهخداگنج گاومیش . [ گ َ ج ِ ] (اِ مرکب ) نام نوائی است از نواهای باربد. (فرهنگ رشیدی ) (شعوری ج 2 ص 299). رجوع به گنج کاوس و گنج گاو و گنج گاوان شود.
گنج گاومیشلغتنامه دهخداگنج گاومیش . [ گ َ ج ِ ] (اِخ ) به معنی گنج گاوان است که گنج جمشید باشد. (برهان ). رجوع به گنج کاوس و گنج گاو و گنج گاوان شود.
گنج گاوفرهنگ انتشارات معین( ~ ) (اِ.) نام گنجی است از گنج های جمشید که گنج گاوان و گنج گاومیش هم گفته شده .
گنج گاوانلغتنامه دهخداگنج گاوان . [ گ َ ِج ] (اِ مرکب ) نوایی است از نواهای باربد. (فرهنگ رشیدی ) (شعوری ج 2 ص 303)(فرهنگ نظام ). رجوع به گنج گاو و گنج گاومیش شود.
گنج کاوسلغتنامه دهخداگنج کاوس . [ گ َ ج ِ وو ] (اِ مرکب ) گنج کاووس . نام لحن هفدهم است از سی لحن باربد و آن را گنج گاو هم می گویند. (برهان ). این کلمه در فرهنگ جهانگیری چ هند به صو
گنج گاولغتنامه دهخداگنج گاو. [ گ َ ج ِ ] (اِخ ) نام گنجی است از گنجهای جمشید، و آن در زمان بهرام گور ظاهر شد. گویند دهقانی زراعت را آب می داد ناگاه سوراخی بهم رسید و آبها تمام به آ
گنج گاولغتنامه دهخداگنج گاو. [ گ َ ج ِ ] (اِخ ) نام لحن هفدهم است از سی لحن باربد. (برهان ) : وقت سحرگه چکاو خوش بزند در تکاوساعتکی گنج گاو ساعتکی گنج باد. منوچهری .گه نوای هفت گنج