لغتنامه دهخدا
پنج گنج . [ پ َ گ َ ] (اِ مرکب ) کنایه از حواس خمسه است که سامعه و باصره و لامسه و ذائقه و شامه باشد. (برهان قاطع). حواس خمسه ، دیدن و شنیدن و بوئیدن و چشیدن و بسودن . || صلوات خمس را گویند که پنج وقت نماز باشد. (برهان قاطع). || (اِخ ) خمسه ٔ نظامی . (غیاث اللغات ). || پنج خز