گل تابوتلغتنامه دهخداگل تابوت . [ گ ُ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گلهایی که بر سر تابوت میّت گذارند. (آنندراج ) : چیدیم ز ماتم چو فلک طرفه دکانی غیر از گل تابوت نداردسبد ما.سراج
نخل ماتم بستنلغتنامه دهخدانخل ماتم بستن . [ ن َ ل ِ ت َ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) تابوت را زینت دادن . تزیین تابوت : داغ حرمان آنقدر خواهم که در برگ امیدزآن گل خودرو توانم بست نخل ماتمی . کلی
نخلبندیلغتنامه دهخدانخلبندی . [ ن َ ب َ ] (حامص مرکب ) عمل نخلبند. صورت گل یا درخت و میوه از موم ساختن : یا نخلبندی کرد شب ها خوشه ٔ پروین رطب کآن صنعت نغز ای عجب کرده ست خندان صبح
اندودلغتنامه دهخدااندود. [ اَ ] (مص مرخم ، اِمص ) کاه گل و گل آوه (گلابه ) مالیدن بر بام ودیوار. (انجمن آرا) (آنندراج ). || (اِ) کاه گل و گلابه که بر بام و دیوار کرده باشند. (از
نخل بستنلغتنامه دهخدانخل بستن . [ ن َ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) نخلبندی کردن . عمل نخلبند. رجوع به نخلبند شود : بر سبزه ز سایه نخل بنددبر قامت سرو و گل بخندد. نظامی .رطب را استخوان آن شب
نخلفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (زیستشناسی) از درختان گرمسیری با تنۀ استوانهای و بیشاخه و برگهای بزرگ و دارای بریدگیهای عمیق؛ درخت خرما.۲. [قدیمی] تابوت.۳. [قدیمی] عماری.۴. [قدیمی] آرا