گل احمدبیگلغتنامه دهخداگل احمدبیگ . [گ ُ اَ م َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فاروج بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع در 26هزارگزی شمال خاوری قوچان . هوای آن معتدل و دارای 65 تن سکنه است
کامگارلغتنامه دهخداکامگار. (اِ) (گُل ِ...) قسمی گل سرخ ، یعنی سوری بسیار سرخ . (از ناظم الاطباء). منسوب به احمدبن سهل یکی از اصیلان عجم و نبیره ٔیزدجرد شهریار و از جمله ٔ دهگانان
حمیدالدین مستوفیلغتنامه دهخداحمیدالدین مستوفی . [ ح َ دُدْ دی ن ِ م ُ ت َ ] (اِخ ) احمدبن الحسین المستوفی الکشائی . معروف به حمید مستوفی که هر فاضلی که سخن او مستوفی ̍ بشنیدی مست وفای او شد
تاج الدینلغتنامه دهخداتاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (خواجه ...) احمدبن محمدبن علی معروف به تاج الدین عراقی از وزرای امیر مبارزالدین محمد مظفر و یکی از ممدوحین خواجوی کرمانی . خواندم
وافی اﷲآبادیلغتنامه دهخداوافی اﷲآبادی . [ ی ِ اَل ْ لاه ] (اِخ ) محمد عبدالغفور خلف منشی ظهور احمدبن شیخ عبدالواحد. از شعرای فارسی ساکن هند که در قرن سیزده و چهارده هجری میزیسته است . و
ابوجعفرلغتنامه دهخداابوجعفر. [ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن خلف بن اللیث . ملقب به امیر شهید. مولد او به روزدوشنبه چهار روز باقی از شعبان سنه ٔ ثلث و تسعین و مأتین (293 هَ .