گلیجانلغتنامه دهخداگلیجان . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ابرج بخش اردکان که در 79000گزی خاور اردکان و 1000گزی راه فرعی پل خان به خانی من واقع شده است . هوای آن معتدل و سکنه اش
گلیجانلغتنامه دهخداگلیجان . [ گ ُ ] (اِخ ) مرکز دهستان گلیجان شهرستان شهسوار است و در 6000گزی جنوب باختری شهسوار واقع شده است . هوای آن معتدل و سکنه اش 355 تن است . آب آنجا از رود
گلیجانلغتنامه دهخداگلیجان . [ گ ُ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای شهرستان شهسوار است . این دهستان در قسمت جنوب و جنوب باختری و باختر شهسوار واقع شده قرای آن از نزدیکی شهر الی 20000گ
گلیجانلغتنامه دهخداگلیجان . [ گ ُل ْ لی ] (اِخ ) دهی است از دهستان کیوی بخش سنجید شهرستان هروآباد که در 15هزارگزی جنوب مرکز بخش کیوی و 6هزارگزی راه شوسه ٔ هروآباد به میانه واقع شد
گلیجان رستاقلغتنامه دهخداگلیجان رستاق . [ گ ُ رُ ] (اِخ ) دهی است از دهات ساری مازندران . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 83 و 162).
گلیانلغتنامه دهخداگلیان . [گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولوپی بخش سوادکوه شهرستان شاهی که در 1000گزی جنوب خاوری آلاشت واقع شده است . هوای آن سرد و سکنه اش 80 تن است . آب آنجا ا
گلیانلغتنامه دهخداگلیان . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرودشت بخش زرقان شهرستان شیراز که در 37000گزی شمال خاور زرقان و 2000گزی راه شوسه ٔ شیراز به اصفهان واقع شده است . هوای
گلیجان رستاقلغتنامه دهخداگلیجان رستاق . [ گ ُ رُ ] (اِخ ) دهی است از دهات ساری مازندران . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 83 و 162).