گلخانهلغتنامه دهخداگلخانه . [ گ ُ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش سلدوز شهرستان ارومیه واقع در 18500گزی جنوب خاور نقده و 6هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ نقده به مهاباد. دره و ب
گلخانهفرهنگ انتشارات معین( ~ . نِ) (اِ.) جایی برای پرورش گل به ویژه جای سرپوشیده ای با گرما و روشنایی مناسب و کمابیش ثابت .
گل خانهلغتنامه دهخداگل خانه . [ گ ُ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) خانه ای آفتابگیر که برای پرورش و نگاهداری گل از گزند سرمای زمستان سازند. رجوع به گرم خانه شود.
گلخانه سرلغتنامه دهخداگلخانه سر. [ گ ُ ن َ س َ ] (اِخ ) از ییلاقات توابع و دهات تنکابن است . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 145).
اثر گلخانهایgreenhouse effectواژههای مصوب فرهنگستانگرم شدن هوای کرۀ زمین براثر وجود گروهی از گازهای موسوم به گلخانهای که از بازتاب و عبور تشعشعات زمین به فضا جلوگیری میکند
greenroomsدیکشنری انگلیسی به فارسیگلخانه ها، شایعات رایج بین هنرپیشگان، اطاق انتظار یا خلوتگاه بازیگران