گلایلواژهنامه آزادGladious نام گلایل از کلمه لاتین گلادیوس به معنی شمشیر گرفته شده زیرا برگهای این گل شبیه به شمشیر می باشد. در گذشته گل گلایل معرف گلادیاتورهای رم بود. گلایل
کسیقونلغتنامه دهخداکسیقون .[ ک َ ] (معرب ، اِ) نوعی از سوسن صحرائی . (ناظم الاطباء). گلایل (و کلمه معرب است ). (فرهنگ فارسی معین ).
نافوخلغتنامه دهخدانافوخ . (ع اِ) به لغت اهل بغداد بیخ سوسن صحرائی است و زنان به جهت فربهی به کار برند. (برهان قاطع) (آنندراج ). نافوخ در بغداد ریشه ٔ گلایل را گویند. «ابن البیطار
گلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی غنچه، شکوفه بنفشه، اطلسی، شمعدانی محمدی، رز یاس، یاسمن، میمون، لادن، قرنفل، ختمی، نیلوفر، زنبق، اقاقیا، نرگس، اختر، گل یخ، کوکب، آهار، لاله، سوس
گللغتنامه دهخداگل . [ گ ُ ](اِ) در اوراق مانوی (به پارتی ) ور (گل سرخ )، اوستا وردا ، ارمنی ورد ، پهلوی گول ، ورتا ، ورد ، معرب «وَرد»، قیاس کنید با ارمنی ، وردژس ، کردی ، گول