گلائی صحرائیلغتنامه دهخداگلائی صحرائی . [ گ َ ص َ ] (ص مرکب ) بی تربیت که راه و رسم نداند. بی مربی .- گلائی صحرائی بارآمده بودن یا گلائی صحرائی بزرگ شده بودن ؛ بی مربی بزرگ شده بودن .
اشتقاق ضربانسازpacemaker lead, pacing leadواژههای مصوب فرهنگستاناتصال بین قلب و منبع نیروی ضربانساز مصنوعی متـ . گیرانۀ ضربانساز
جلوداریlead-out/lead outواژههای مصوب فرهنگستانراهکنشی که در آن دوچرخهسوار، درحالیکه با سرعت میراند، به همتیمی خود اجازه میدهد در باد او بخوابد تا بتواند برای سرعترانی پایانی آماده شود