13436 مدخل
گلو؛ گردن.
۱. تراب، خاشاک، خاک، طین، غبرا ۲. جدا، زمین ۳. لای، لجن، وحل
bloom, blossom, dirt, flower, mud
تکیه ای: gol طاری: gol طامه ای: gol طرقی: gol کشه ای: gol نطنزی: gol
تکیه ای: gel طاری: gel طامه ای: gel طرقی: gel کشه ای: gel نطنزی: gel
۱موش درشت اندام ۲بار دفعه
آب بند
گل
در گویش گنابادی یعنی ورز دادن گِلْ با پا ، چرخاندن ، دور دادن
در گویش گنابادی یعنی دهان
روی:گل دیفال، گل درخت، گل میخ
گلو،گردن
1. تنگه؛ 2. محل برخورد دو کوه؛ 3. محل اتصال دو ران.
گل.