گفتاگویلغتنامه دهخداگفتاگوی . [ گ ُ ] (اِمص مرکب ) گفتگوی : و تخصیص داده اثم را بر گفتاگوی و خصومتی که ممکن باشد آنجا رود. (تفسیر ابوالفتوح رازی ). چون گفتاگوی بسیار شد قرار دادند بر قرعه . (تفسیر ابوالفتوح ).
منافسهلغتنامه دهخدامنافسه . [ م ُ ف َ / ف ِس َ / س ِ ] (از ع ، اِمص ) رغبت کردن در چیزی به طریق مساوات و معارضه کردن و حسد بردن . (غیاث ). منافسة. مبارات . رغبت کردن به چیزی از رقابت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): در او منافسه