۱. گردیدن؛ شدن.
۲. (مصدر لازم) گردش کردن.
۳. (مصدر لازم) [قدیمی] منحرف شدن؛ گمراه شدن.
۱. پرسهزدن، چرخیدن، دورزدن، سیاحت کردن، سیر کردن، طواف، گردش کردن، گردش
۲. تبدیلشدن، شدن، گردیدن
explore, peregrinate, range, revolve, rotate, sweep, travel, turn