پرودونلغتنامه دهخداپرودون . [ پْرو / پ ِ دُن ْ ] (اِخ ) پیر پل . نقاش فرانسوی متولد در کلونی . پس از اکمال دروس خود در دیژن بسال 1870 م . به پاریس شد و بعد سفری به ایتالیا کرد و ا
گشایشلغتنامه دهخداگشایش . [ گ ُ ی ِ ] (اِمص ) فرج . فتوح . گشاد. گشودن . فتح : فرج ؛ گشایش و دور کردن اندوه را. (منتهی الارب ) : هرکه نخواهد همی گشایش کارش گو بشو و دست روزگار فر
ظاهرلغتنامه دهخداظاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن عمربن ابی زیدان (1106 - 1196 هَ . ق .). مردی زیرک و شجاع بود. اصل وی از مدینه است و یکی از نیاکان او به فلسطین مهاجرت کرد و آنجا توطن گ
آغازینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم زین، افتتاحی، شروعکننده، مقدماتی، ابتدایی، بنیادی، دیرینه، بدوی اولیه، خام، کال، نارس جنینی، ناتمام گشایشی آغازگر نودمیده، تازه برآمده، نوشکفته، نورس