۱. رهایی.
۲. حل شدن.
۳. (اسم) (موسیقی) گوشهای در دستگاه ماهور.
۴. [قدیمی] فراخی؛ وسعت.
۵. [قدیمی، مجاز] فتح؛ تسخیر.
〈 گشایش یافتن: (مصدر لازم) وسعت یافتن؛ فراخی پیدا کردن.
۱. افتتاح، باز، سعه
۲. فرج
۳. تسخیر، فتح
۴. حل ≠ انسداد
dedication, fall, inaugural, inauguration, opening