26 فرهنگ

2200 مدخل


ترجمه مقاله

گسیخته

gosixte

۱. گسسته.
۲. پاره‌شده.

بریده، پاره، دریده، قطع، گسسته، منفصل، منقطع، ≠ متصل

disjointed, inconsequent