گزستانلغتنامه دهخداگزستان . [ گ َ زِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان جوزم و دهج بخش شهر بابک شهرستان یزد، واقع در 23 هزارگزی شمال شهر بابک و 4 هزارگزی راه ندیک به شهر بابک . هوای
گزستانلغتنامه دهخداگزستان . [ گ َ زِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان پایین شهرستان اردستان ، واقع در 15 هزارگزی خاور اردستان و 3 هزارگزی جنوب راه فرعی اردستان به شهرآب . هوای آن م
گزستانلغتنامه دهخداگزستان . [ گ َ زِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان ، واقع در 70000گزی شمال باختری کرمان و 8000گزی خاور راه مالرو شاهزاده محمد به کر
گزستانلغتنامه دهخداگزستان . [ گ َ زِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رباطات بخش خرانق شهرستان یزد، واقع در 20 هزارگزی شمال باختر خرانق ، متصل به راه خرانق به گزستان . هوای آن معتد
گزستانلغتنامه دهخداگزستان . [ گ َ زِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان میداود (سرگچ ) بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز، واقع در 18 هزارگزی جنوب باغ ملک و 22 هزارگزی خاور راه اتومبیل ر
گلستانفرهنگ نامها(تلفظ: golestān) جایی که در آن گلهای بسیار و گوناگون پرورش می دهند ، گلزار ، گلشن .
گرگستانلغتنامه دهخداگرگستان . [ گ ُ گ ِ ] (اِخ ) به نام اصلی آن «گزستان » مراجعه شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
گلستانهلغتنامه دهخداگلستانه . [ گ ُ ل ِ ن َ ] (اِخ ) قلعه ای است از مضافات مشهد مقدس که تمام سکنه آنجا سادات عالی مقام ذوی الاحترام بوده اند. (مجمل التواریخ گلستانه ).