گزاونگانلغتنامه دهخداگزاونگان . [ گ َ وَ ] (اِ) گزاورنگان که تعجیل و شتاب باشد. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). در بیت ذیل بمعنی وصفی (شتابان ، باعجله ) آمده است : ماه ز آن میرود گ
گزاورنگانلغتنامه دهخداگزاورنگان . [ گ َ رَ ] (اِ) تعجیل و شتاب . (برهان ). مصحف «گزاونگان » است . رجوع به گزاف رنگان و گزاونگان شود.
گاوگانلغتنامه دهخداگاوگان . (اِخ ) قصبه ای از دهستان گاوگان بخش دهخوارقان شهرستان تبریز، واقعدر 7 هزارگزی شمال باختری دهخوارقان و مرکز دهستان گاوگان در مسیر شوسه ٔ تبریز مراغه ، ج
گاوگانلغتنامه دهخداگاوگان . (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش دهخوارقان شهرستان تبریز و در شمال باختری بخش و خاور دریاچه ٔ ارومیّه واقع، از شمال به دهستان ممقان ، از جنوب به دهستان
گزاف رنگانلغتنامه دهخداگزاف رنگان . [ گ َ رَ ] (اِ) شتاب و تعجیل . (برهان ) (آنندراج ). مصحف گزاونگان است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
گزاورنگانلغتنامه دهخداگزاورنگان . [ گ َ رَ ] (اِ) تعجیل و شتاب . (برهان ). مصحف «گزاونگان » است . رجوع به گزاف رنگان و گزاونگان شود.
گاوگانلغتنامه دهخداگاوگان . (اِخ ) قصبه ای از دهستان گاوگان بخش دهخوارقان شهرستان تبریز، واقعدر 7 هزارگزی شمال باختری دهخوارقان و مرکز دهستان گاوگان در مسیر شوسه ٔ تبریز مراغه ، ج
گاوگانلغتنامه دهخداگاوگان . (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش دهخوارقان شهرستان تبریز و در شمال باختری بخش و خاور دریاچه ٔ ارومیّه واقع، از شمال به دهستان ممقان ، از جنوب به دهستان
گاونانلغتنامه دهخداگاونان . (اِخ ) دهی است از دهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان ، واقع در 8 هزارگزی جنوب فلاورجان و 2 هزارگزی جنوب راه شهرکرد به اصفهان . جلگه ، معتدل دار