گزارنامهلغتنامه دهخداگزارنامه . [ گ ُ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) کتاب تفسیر. || کتاب تعبیر خواب . (برهان ) (انجمن آرا). و رجوع به گزارشنامه و گزاره نامه شود.
گزرنامهلغتنامه دهخداگزرنامه . [ گ ُ زَ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) کتاب تعبیر خواب ، چه گزر بمعنی خواب هم آمده است . (برهان ). و رجوع به گزارشنامه و گزارنامه شود.
تعبیرنامهلغتنامه دهخداتعبیرنامه . [ ت َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) کتابی که در آن تعبیر خوابها را نوشته اند. || گزارش نامه و گزارنامه . (ناظم الاطباء). و رجوع به تعبیر شود.
خواب نامهلغتنامه دهخداخواب نامه . [ خوا / خا م َ / م ِ ](اِ مرکب ) کتابی که در آن تعبیر خوابها نوشته شده است . خوابنامج . خواب گزارنامه . (یادداشت بخط مؤلف ).
گزارش نامهلغتنامه دهخداگزارش نامه . [ گ ُ رِ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) کتاب تعبیر خواب . || کتاب تفسیر. (برهان ) (آنندراج ). آن را گزارشی نامه هم میگویند. رجوع به گزارش و گزارنامه و گزار
گزرنامهلغتنامه دهخداگزرنامه . [ گ ُ زَ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) کتاب تعبیر خواب ، چه گزر بمعنی خواب هم آمده است . (برهان ). و رجوع به گزارشنامه و گزارنامه شود.
نامهلغتنامه دهخدانامه . [ م َ / م ِ ] (اِ) پهلوی «نامک » (= کتاب ) مأخوذ از «نام »، کردی «نامه » (= مراسله ) (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). مکتوب . قرطاس قرطس . (منتهی الارب