گرگه بیشهلغتنامه دهخداگرگه بیشه . [ گ ُ گ ِ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خدابنده لو بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاهان واقع در 8000گزی شمال صحنه ، کنار راه مالرو صحنه به سنقر. منطقه ای است کوهستانی و سردسیر دارای 263تن سکنه است . آب
راه چوبکِشیskidding road, skid roadواژههای مصوب فرهنگستانگذرگاهی که در آن عملیات راهسازی انجام شده است و مسیر چوبکِشی را به انبارگاه متصل میکند
تایر راهسازیoff-the-road tyre, off-the-road, OTRواژههای مصوب فرهنگستانتایر خودروهای مخصوص عملیات راهسازی و ساختمانی و معدنی
رهنگاشت 1road mapواژههای مصوب فرهنگستاننگاشت حاصل از شناسایی و ارزیابی تحولات آینده که حرکت بهسوی اهداف موردنظر را در اختیار تصمیمسازان قرار میدهد
راه اصلیmajor roadواژههای مصوب فرهنگستانراهی که با توجه به عرض آن یا حجم یا سرعت حرکت وسایل نقلیه بر دیگر راهها اولویت دارد
گرگهلغتنامه دهخداگرگه . [ گ ُ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج ، واقع در 11000گزی شمال باختر رزاب و 1000گزی خاور اتومبیل رو مریوان به رزاب . هوای آن سرد، دارای 220</span
لنگرگهلغتنامه دهخدالنگرگه . [ ل َ گ َ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) مخفف لنگرگاه : یکی را به لنگرگه خویش مانددگر را به قدر رسن پیش راند.نظامی .
گرگهلغتنامه دهخداگرگه . [ گ ُ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج ، واقع در 11000گزی شمال باختر رزاب و 1000گزی خاور اتومبیل رو مریوان به رزاب . هوای آن سرد، دارای 220</span