قشلاقلغتنامه دهخداقشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان والانجرد شهرستان بروجرد در 3 هزارگزی جنوب بروجردو 3 هزارگزی خاور شوسه ٔ بروجرد. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است
قشلاقلغتنامه دهخداقشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج واقع در 4 هزارگزی خاور قشلاق این ده در دامنه قرار گرفته و سردسیری است . سکنه ٔ آن 100 تن است
قشلاقلغتنامه دهخداقشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه کرمانشاه به نوسود میان باغ خلیفه و گردنه ٔکریوه ، در 110000 گزی کرمانشاه . (یادداشت مؤلف ).
قشلاق اﷲمرادلغتنامه دهخداقشلاق اﷲمراد. [ ق ِ اَل ْ لاه م ُ ](اِخ ) نام محلی کنار راه قزوین و رشت ، میان یوزباش چای و شالوق در 202000 گزی طهران . (یادداشت مؤلف ).
قشلاق پیروردیلولغتنامه دهخداقشلاق پیروردیلو. [ ق ِ پیرْ وَ ] (اِخ ) قشلاقی از دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 41 هزارگزی شمال خاوری کلیبر و 2 هزارگزی ارابه رو اصلان دوز به لار
قشلاق آقااسماعیللغتنامه دهخداقشلاق آقااسماعیل . [ ق ِ ق ِ اِ ](اِخ ) دهی جزء دهستان یاطری بخش گرمسار واقع در 13 هزارگزی خاور گرمسار و 4 هزارگزی جنوب نیم ایستگاه باختری . این ده در جلگه واقع
قشلاق آلوچهلغتنامه دهخداقشلاق آلوچه . [ ق ِ چ ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان اوزومدل بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 11 هزارگزی شمال ورزقان و 10هزاروپانصدگزی ارابه رو تبریز به اهر. موقع جغرا
قشلاق اﷲمرادلغتنامه دهخداقشلاق اﷲمراد. [ ق ِ اَل ْ لاه م ُ ](اِخ ) نام محلی کنار راه قزوین و رشت ، میان یوزباش چای و شالوق در 202000 گزی طهران . (یادداشت مؤلف ).
قشلاق پیروردیلولغتنامه دهخداقشلاق پیروردیلو. [ ق ِ پیرْ وَ ] (اِخ ) قشلاقی از دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 41 هزارگزی شمال خاوری کلیبر و 2 هزارگزی ارابه رو اصلان دوز به لار
قشلاق آقااسماعیللغتنامه دهخداقشلاق آقااسماعیل . [ ق ِ ق ِ اِ ](اِخ ) دهی جزء دهستان یاطری بخش گرمسار واقع در 13 هزارگزی خاور گرمسار و 4 هزارگزی جنوب نیم ایستگاه باختری . این ده در جلگه واقع
قشلاق آلوچهلغتنامه دهخداقشلاق آلوچه . [ ق ِ چ ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان اوزومدل بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 11 هزارگزی شمال ورزقان و 10هزاروپانصدگزی ارابه رو تبریز به اهر. موقع جغرا