گرگیلی دزلغتنامه دهخداگرگیلی دز. [ گ ِ دِ ] (اِخ ) در آنندراج آمده :ببالای درند کولا براه آرم نام دژی است محکم در مازندران از ابنیه ٔ منوچهرشاه که طاقی بزرگ در کوه داشته و دری از یکپ
گرگانیلغتنامه دهخداگرگانی . [ گ ُ ] (اِخ ) ابوزراعه معمری . ابوزراعه معمری گرگانی از شاعران اواخر زمان سامانیان و دراواخر قرن چهارم بوده است . رجوع به شرح احوال رودکی سعید نفیسی ص
گرگیلی دزلغتنامه دهخداگرگیلی دز. [ گ ِ دِ ] (اِخ ) در آنندراج آمده :ببالای درند کولا براه آرم نام دژی است محکم در مازندران از ابنیه ٔ منوچهرشاه که طاقی بزرگ در کوه داشته و دری از یکپ
ریگانلغتنامه دهخداریگان . (اِخ ) دهی از بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه . 232 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده ٔ آنجا غلات و بنشن و پنبه است . طایفه ٔ گرگ علی در این ده سا