گروه دسترسیaccess groupواژههای مصوب فرهنگستانهمۀ پایانهها یا تلفنهایی که از حق یکسان استفاده از رایانه یا شبکه یا سامانۀ ارتباطات تلفنی برخوردار هستند
گروهدیکشنری فارسی به عربیاحکام , باقة , تجمع , جحفل , جيش , حشد , راية , زمرة , زي , صغار السمک , صنف , عدد , عصابة , علبة , فريق , قطيع , قوات , قوم , کثير , کومة , مجتمع , مجموعة , مد
گروهلغتنامه دهخداگروه . [ گ ُ ] (اِ) پهلوی ، گره (دسته ، گروه ). ارمنی ، گره (ملت ، جمعیت ). بلوچی ، گرف . ایرانی باستان ، ظاهراً گروثوه . کردی ، کوروه (اجتماع اشخاص ). (حاشیه ٔ
گروهفرهنگ مترادف و متضاد۱. امت، جماعت، طایفه، طبقه، قبیله ۲. جمع، جمعیت، جمهور ۳. باند، توده، فرقه ۴. جوخه، دسته، رده، رسته، فوج، ، عده ۵. انجمن، ، جرگه، حلقه، ، زمره، سلک، ملا ۶. سنخ،
پایگان دسترسیaccessibility hierarchyواژههای مصوب فرهنگستاننـوعی جهـانیِ تلـویحی ( implicational universal) که براساس آن امکان موصولیسازی رابطههای دستوری نهاد/ فاعل و مفعول مستقیم و مفعول غیرمستقیم و مفعول حرف اضافه
گروه بسته2closed user group, CUGواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که کاربر با استفاده از آن میتواند گروهی تشکیل دهد که دسترسی تنها ازطریق آن گروه صورت گیرد یا به آن گروه محدود شود
شمارۀ توزیعگر خودکار تماسautomatic call distributor number, ACD numberواژههای مصوب فرهنگستانشمارۀ تلفنی برای دسترسی به کارورهای گروه توزیع خودکار تماس
اصالتنشان گروهیgroup authenticatorواژههای مصوب فرهنگستانابزاری که دسترسی به برخی دادهها یا منابع بهاشتراکگذاشتهشده را برای اعضای یک گروه مشخص فراهم میکند
سلوکیانلغتنامه دهخداسلوکیان . [ س ِ ] (اِخ ) ج ِ سلوکی . منسوب به سلوکوس . سلسله ای از مقدونیان که پس از اسکندر در ایران تشکیل شد (312 - 50 ق .م .).مؤسس این سلسله سلوکوس اول است .