26 فرهنگ

7798 مدخل


گروه

goruh

۱. جماعت.
۲. جمعی از مردم.
۳. دسته‌ای از حیوانات.
⟨ گروه‌ خونی: (پزشکی) نوع خون انسان یا برخی پستانداران که بر اساس وجود یا عدم آنتی‌ژن‌های خاص، بر سطح گلبول‌های قرمز تقسیم بندی می‌شود، و شامل گروه‌های A، B، AB و O است.

۱. امت، جماعت، طایفه، طبقه، قبیله
۲. جمع، جمعیت، جمهور
۳. باند، توده، فرقه
۴. جوخه، دسته، رده، رسته، فوج، ، عده
۵. انجمن، ، جرگه، حلقه، ، زمره، سلک، ملا
۶. سنخ، قشر
۷. تیم
۸. مجتمع
۹. قافله
۱۰. بخش، دپارتمان ≠ فرد

aggregation, band, batch, category, bevy, block, body, camp, circuit, class, clutch, cohort, college, company, contingent, corps, crop, crowd, drove, ensemble, fraternity, gaggle, gang, group, lot, multitude, number, panel, party, persuasion, population, ring, school, sect, set, sort, sphere, table, team, throng, troop, ure _