گروشیلغتنامه دهخداگروشی . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از بخش قصرقند شهرستان چاه بهار، واقع در 24000گزی شمال قصرقند و کنار راه قصرقند به چانف .هوای آن گرمسیر و مالاریائی ، دارای 300 تن
گروشیلغتنامه دهخداگروشی . [ گ ِ ] (اِخ ) امانوئل دو. مارشال فرانسوی متولد در قصر ویلت سنت اِتواز ، متولد 1766 و متوفی 1847م . او با ناپلئون در محاربات عمده ٔ وی شرکت داشت . در سا
غروشیلغتنامه دهخداغروشی . [ غْرو / غ ِ ] (اِخ ) تلفظ عربی و ترکی گروشی . نام مارشال فرانسوی . (از قاموس الاعلام ترکی ) (از اعلام المنجد). رجوع به گروشی شود.
بربروشانلغتنامه دهخدابربروشان . [ ب َ ب َ ] (اِ) امت . امت پیغمبران را گویند مطلقاً. (انجمن آرا) (آنندراج ) : شفیع باش بر شه مرا بدین ذلت چو مصطفی بر دادار بربروشان را. دقیقی (آنندر
واترلولغتنامه دهخداواترلو. [ ت ِ ] (اِخ ) عنوانی که به آخرین جنگ معروف ناپلئون با پروس و انگلستان داده شده است . این جنگ در حدود قریه ای به همین نام واقع در بلژیک روی داد. سردار ا