گره مداریorbital nodeواژه‌های مصوب فرهنگستاننقطهای از مدار که در محل تلاقی مدار با صفحة مرجع، یا صفحة استوای جسم جاذب، قرار دارد
گله داریلغتنامه دهخداگله داری . [ گ َ ل َ / ل ِ / گ َل ْ ل َ / ل ِ ] (حامص مرکب ) عمل گله دار. شبانی . چوپانی : به شتربانی و گله داری کردی آهستگی و هشیاری . نظامی (هفت پیکر ص 28)...
محابالغتنامه دهخدامحابا. [ م ُ ] (از ع ، اِمص ) محاباة. حباء. رجوع به محاباة شود. در اصل محاباة است که فارسیان به حذف تاء استعمال کنند. (آنندراج ). در زبان فارسی محابا که اغلب به
بلندلغتنامه دهخدابلند. [ ب ُ ل َ ] (ص ، ق ) مقابل پست . (از برهان ). مرتفع و عالی و سرافراز. (ناظم الاطباء). کشیده . افراشته . برافراشته . مرتفع، در مقابل کوتاه و پست . (فرهنگ ف
مسیرگردانی 1alternate routingواژه‌های مصوب فرهنگستانتوانایی دستگاه سودهی در ایجاد مسیر به‌سوی دستگاه دیگر ازطریق دو یا چند گروه مداری
جان به کف برنهادنلغتنامه دهخداجان به کف برنهادن . [ ب ِ ک َ ب َ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) آماده ٔ جانبازی شدن . تا پای مرگ ایستادگی کردن : شما دل برفتن مدارید تنگ گر از چینیان لشکر آیدبجنگ ه
دب اصغرلغتنامه دهخدادب اصغر. [ دُب ْ ب ِ اَ غ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خرس کهین . خرس کوچک . || (اِخ ) خرس کوچک . هفت اورنگ کهین . سریر فلک . بنات النعش اصغر. ضواجع. (مهذب الاسم