گزیده ٔ عدنانلغتنامه دهخداگزیده ٔ عدنان .[ گ ُ دَ ی ِ ع َ ] (اِخ ) پنجمین کسی که ممدوح رودکی بود و مدح او در اشعار رودکی دیده میشود : گرنه مرا بوعمر دلاور کردی وآنگه دستوری گزیده ٔ عدنان
کاس پریوسلغتنامه دهخداکاس پریوس . [ پ ِ ] (اِخ ) نام یکی از دو تن رؤسای ساخلوی که مأمور دفاع ازقلعه ٔ گرنه آس در برابر مهرداد بود. در ایران باستان آمده : رادامیست (پسر فَرَس من ) چ
روح نامیلغتنامه دهخداروح نامی . [ح ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) روح نامیه : گرنه عرق منبر تستی در اشجار عراق روح نامی اره گشتستی اندر هر شجر. سنایی .رجوع به روح نامیه شود.
بسلیدنلغتنامه دهخدابسلیدن . [ ب َ س َ دَ ] (مص ) درآویختن : گر تو خواهیش و گرنه بتو اندر بسلد زر او چون به در خانه ٔ او درگذری .فرخی .
هوابارهلغتنامه دهخداهواباره . [ هََرَ / رِ ] (ص مرکب ) هواپرست . پیرو هوس : من گرنه همچو ذره هواباره بودمی گرد جهان چرا شده آواره بودمی ؟اثیر اومانی .