گردشگری باستانشناختیarchaeological tourismواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گردشگری فرهنگی که هدف آن افزایش علایـق باستانشناختی - تاریخی و حفاظت از محوطههای تاریخی است
گردشگریفرهنگ انتشارات معین( ~ . گَ) (حامص .) سفر کردن به کشورها و جاهای مختلف برای دیدن و تماشا کردن و تفریح و...، توریسم .
گردشگریtourismواژههای مصوب فرهنگستانمسافرت بهمنظور تفریح و تجارت و بازدید و غیره متـ . جهانگردی * مصوب فرهنگستان اول
ارائهکنندة خدمات گردشگریprovider of tourism servicesواژههای مصوب فرهنگستانمؤسسه یا فردی که نیازهای گردشگران را برآورده میکند
اردوگاه گردشگریholiday campواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای اقامتگاهی که در آن انواع کلبه و کاروانک گردشگری را همراه با تسهیلاتی برای سرگرمی و خرید و پذیرایی در یک مکان در اختیار گردشگران قرار میدهند
بررسی سطحیsurface surveyواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای گردآوری یافتههای باستانشناختی از سطح محوطههای باستانی و ارزیابی آنها
بررسی پیمایشیfoot survey, pedestrian survey, fieldwalkingواژههای مصوب فرهنگستانمشاهدۀ مستقیم سطح محوطههای باستانی ازطریق پیادهروی در فضاهایی با فاصلۀ منظم برای گردآوری سامانمند دادههای باستانشناختی سطح محوطهها
وایابی دادههاdata recoveryواژههای مصوب فرهنگستانگردآوری مجموعهای نظاممند از اطلاعات که از منابع باستانشناختی به دست میآید و برای تحلیلهای بعدی به کار میرود
دادهبرداریdata acquisitionواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای در پژوهشهای باستانشناختی، همانند واحد نمونه در محوطۀ باستانشناختی، که در آن دادهها به سه صورت اصلی گردآوری میشوند: 1) شناسایی؛ 2) بررسی سطحی؛ 3) ک
گزارش میدانیfield note 1واژههای مصوب فرهنگستانگزارش هر پژوهش باستانشناختی که در آن باستانشناس معمولاً تمام مراحل برنامهریزی پژوهشی، بهویژه بخش مربوط به گردآوری دادهها (بررسی یا کاوش)، و اطلاعات مربوط ر