گرافیتلغتنامه دهخداگرافیت . [ گ ِ ] (فرانسوی ، اِ) زغالی است خالص که از خود اثر سیاهی در روی کاغذ میگذارد و آن را برای ساختن مداد به کار میبرند و از جمله ٔ شبه فلزات است . ترکیب آ
گرافیتفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهبلورهای نرم و سیاهرنگ کربن که بر کاغذ رد سیاهی بهجای میگذارد و در تهیۀ مغز مداد و زغالهای صنعتی بهکار میرود.
خوردگی گرافیتیgraphitic corrosionواژههای مصوب فرهنگستانخوردگی چدن خاکستری که در آن فقط جزء فلزی چدن خورده میشود و گرافیت بر جای میماند