گذافلغتنامه دهخداگذاف . [ گ ُ / گ ِ ] (ص ) گفتار بیهوده . (آنندراج ). و مجازاً بمعنی هرزه و بیهوده . || (ق ) بسیار و بیحساب . (غیاث ) (آنندراج ). بهر دو معنی محرف «گزاف » است . رجوع به گزاف شود.
فرهنگ ناشنوایانDeaf cultureواژههای مصوب فرهنگستانزبان و آداب و رسوم و باورهای مشترک جامعۀ ناشنوایان (Deaf community) پیشزبانی که خردهفرهنگی مستقل محسوب میشود
بازیهای جهانی ناشنوایانWorld Games for the Deafواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از رویدادهای ورزشی برای ورزشکاران ناشنوا که به شیوهای مشابه بازیهای المپیک برگزار میشود متـ . المپیک ناشنوایان Deaflympics
گذافهلغتنامه دهخداگذافه . [ گ ُ / گ ِ ف َ / ف ِ ] (ص ، ق ) هر چیز که به تخمین و گمان بود و کیل و وزن نکرده باشند از این جهت بمعنی بسیار و بیحساب آید. (غیاث ) (آنندراج ). || مجازاً بمعنی هرزه و بیهوده . محرف «گزافه ». رجوع به گ
گذافهلغتنامه دهخداگذافه . [ گ ُ / گ ِ ف َ / ف ِ ] (ص ، ق ) هر چیز که به تخمین و گمان بود و کیل و وزن نکرده باشند از این جهت بمعنی بسیار و بیحساب آید. (غیاث ) (آنندراج ). || مجازاً بمعنی هرزه و بیهوده . محرف «گزافه ». رجوع به گ