گداخانهلغتنامه دهخداگداخانه . [ گ َ / گ ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) محلی که برای پذیرائی گدایان تهیه شود. خانه ٔ گدایان . جائی که برای حفاظت گدایان آماده شده باشد. دارالمساکین .
ساسی سرایلغتنامه دهخداساسی سرای . [ س َ ] (اِ مرکب ) گداخانه . دارالمساکین : هستی خلیفه نسب بغداد و قدس طلب ساسی سرای جهان چه درخورست ترا. مجیربیلقانی .رجوع به ساسی شود.
دارالمساکینفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهجایی که گدایان را در آنجا نگهداری کنند؛ مسکینخانه؛ فقیرخانه؛ گداخانه.
ساسیلغتنامه دهخداساسی . (ع ص ، اِ) گدا و گدائی کننده . (برهان ) (شرفنامه ٔ منیری ) (رشیدی ). گدا و دریوزه گر. (جهانگیری ) (استینگاس ) (ناظم الاطباء) : چه خیزد ز اول ملکی که در پ