گجراتلغتنامه دهخداگجرات . [ گ ُ ] (اِخ ) مؤلف آنندراج آرد: گجرات دیگر جرات نام ملکی از هندوستان . امیرخسرو گوید : گه به چشم زر دهم از گوجرات گاه به دیوگیر نویسم برات .دیوگیر نام دولت آباد و در این بیت به اخفای واو باید خواند تا سکته نشود، اگرچه سکته نیز مجو
گجراتیلغتنامه دهخداگجراتی . [ گ ُ ] (ص نسبی ) منسوب به گجرات . از اهالی گجرات . || زبان محلی گجرات .
گجرگوکلغتنامه دهخداگجرگوک . [ گ َ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند، در 30هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. دامنه ، معتدل و سکنه ٔ آن 20 تن . آب آن از قنات . محصولات آن غلات ، میوه جات و بنشن . شغل اهالی زراع
مظهر گجراتیلغتنامه دهخدامظهر گجراتی . [ م َ هََ رِ گ ُ ] (اِخ ) از سخن گویان شیرین زبان و فاضلان نیکوبیان و اصلش از ایران است هشت هزار بیت در دیوانش جمع آمده و این اشعار از اوست :اگر بهار بدیع است و گر بهشت بکاربهار من رخ تست و بهشت من دیدارمرا چو بوی تو یابم بهار نبود دوست مرا چون ر
گزرلغتنامه دهخداگزر. [گ َ زَ ] (اِ) سانسکریت گجر ، محتملاً از پارسی ناشی شده زیرا در یکی از مآخذ طبی متأخر آمده ... و اشیر یا کاشیر در لهجه ٔ قره قلپق (روسیه ) نیز به اغلب احتمال از همین لغت فارسی است . در پشتو گجرا و در گیلکی گزر . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). معرب آن جزر است . (برهان ). رستنی
نیلوفرلغتنامه دهخدانیلوفر. [ ف َ ] (اِ) نیلوفر معمولی یا نیلوفر آبی گیاهی است از تیره ٔ نیلوفرهای آبی که نزدیک به تیره ٔ آلاله ها است . این گیاه آبزی است و در مناطق گرم و معتدل می روید. برگهایش قلبی شکل و مسطح است . درازای دمبرگ طویل است و برگها در سطح آب شناورند. این گیاه را غالباً به عنوان یک
گجراتلغتنامه دهخداگجرات . [ گ ُ ] (اِخ ) مؤلف آنندراج آرد: گجرات دیگر جرات نام ملکی از هندوستان . امیرخسرو گوید : گه به چشم زر دهم از گوجرات گاه به دیوگیر نویسم برات .دیوگیر نام دولت آباد و در این بیت به اخفای واو باید خواند تا سکته نشود، اگرچه سکته نیز مجو
گجراتیلغتنامه دهخداگجراتی . [ گ ُ ] (ص نسبی ) منسوب به گجرات . از اهالی گجرات . || زبان محلی گجرات .
گجرگوکلغتنامه دهخداگجرگوک . [ گ َ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند، در 30هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. دامنه ، معتدل و سکنه ٔ آن 20 تن . آب آن از قنات . محصولات آن غلات ، میوه جات و بنشن . شغل اهالی زراع