گابهلغتنامه دهخداگابه . [ ب َ ] (اِخ ) نام قدیم اصفهان است . موقعی که طوایف غرب به دو شعبه تقسیم شدند، یک شعبه به طرف جنوب رفتند که مرکز آنها ظاهراً شهر اسپاهان بوده ، و در ابتد
گا به گاگویش بختیاریگاو به گاو:1. به عاریه گرفتن گاوِ کارى براى کشاورزى و جبران آن با عاریه دادن گاو خود در زمانى دیگر؛ 2. وصلت میان دو خانواده با دادن دخترى و گرفتن دخترى دیگر.
گا به لیرگویش بختیاریهنگامى که باران مىبارد و زمین گل است کشاورزان بهدلیل بارندگى به صحرا نمىروند و گاوان در طویله مىمانند.
هیمالایالغتنامه دهخداهیمالایا. (اِخ ) هیمالیا. سلسله ٔ جبالی است در شمال شبه قاره ٔ هند مابین سند و برهماپوترا و هندوستان و تبت به امتداد 2700 کیلومتر و پهنای 350 کیلومتر. بلندترین
لوپ دو گالغتنامه دهخدالوپ دو گا. [ ل ُ دُ وِ ] (اِخ ) از شعرای بزرگ اسپانی ، مولد مادرید به سال 1562 و وفات به سال 1635 م .
زنگانهلغتنامه دهخدازنگانه . [زَ گا ن َ / ن ِ ] (اِخ ) نام رودخانه ای هم هست . (برهان ) (غیاث ). بمعنی رودخانه که از پهلوی زنگان گذرد. (آنندراج ). رجوع به زنگانه و زنجان و زنجان رو
زنگانهلغتنامه دهخدازنگانه . [ زَ گا ن َ / ن ِ ] (اِ) نام پرده ای است از موسیقی . (برهان ) (جهانگیری ) (غیاث ). پرده ای است از موسیقی قدیم . (فرهنگ فارسی معین ). نغمه ای از موسیقی
زنگانه رودلغتنامه دهخدازنگانه رود. [ زَ گا ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) نام سازیست که زنگیان در روز جنگ نوازند. (برهان ) (ازجهانگیری ) (از ناظم الاطباء). و نام سازی است که زنگیان نوازند. (ف