پادهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. گله؛ رمه؛ گلۀ گاو و خر: ◻︎ مادهگاوان پادهاش هریک / شاهپرور بُوَد چو برمایون (فرالاوی: شاعران بیدیوان: ۴۱).۲. چراگاه.۳. چوبدستی ستبر.
قرنفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. واحد اندازهگیری زمان، برابر با صد سال؛ سده.۲. [قدیمی] واحد اندازهگیری زمان، برابر با سی سال.۳. [قدیمی] پارهای از زمان.۴. (زیستشناسی) [قدیمی] شاخ جانورانی
شاخفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (زیستشناسی) شاخه و ترکهای که از تنۀ درخت میروید.۲. (زیستشناسی) جسمی شبیه استخوان که در سر برخی حیوانات مانند گوسفند، بز، گاو، گوزن، و آهو میروید.۳. [قدی
سنگفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (زمینشناسی) مادۀ سفتوسخت که جزء ساختمان پوستۀ جامد زمین است و اغلب دارای مواد و عناصر معدنی است.۲. قطعۀ سنگ یا فلز به مقدار معین که با آن چیزی را در ترازو
خرچنگفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (زیستشناسی) جانوری سختپوست با چنگالهای دراز، لاک خارجی پهن و سخت، یک یا دو زوج آرواره، و دو چشم پایهدار که به یک پهلو حرکت میکند و معمولاً در دریا و گاه