گالیالغتنامه دهخداگالیا. (اِخ ) گل . یونانیان و رومیان قدیم این کلمه را به فرانسه اطلاق مینمودند، ولی مصداق گالیا، از فرانسه ٔ امروزی بزرگتر بود چنانکه کشور بلژیک و اراضی واقع در
گالیانوسلغتنامه دهخداگالیانوس . (اِخ ) امپراطور روم ، متولد 235 م . وی از سال 260 تا 268 م . سلطنت کرده است . وی ادیب و فیلسوف اما مردی ضعیف بود. وی را بقتل رسانیدند.
گالوانومترفرهنگ انتشارات معین(نُ مِ) [ فر. ] (اِ.) اسبابی برای آشکارسازی یا اندازه گیری جریان های الکتریکی ضعیف .
گالیانوسلغتنامه دهخداگالیانوس . (اِخ ) امپراطور روم ، متولد 235 م . وی از سال 260 تا 268 م . سلطنت کرده است . وی ادیب و فیلسوف اما مردی ضعیف بود. وی را بقتل رسانیدند.