بالماسکهلغتنامه دهخدابالماسکه . [ ک ِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) مرکب از بال بمعنی رقص و ماسک (روپوش و آنچه روی را بپوشاند، صورتک ). و آن نوعی رقص دسته جمعی است که رقصندگان چهره را در ن
گاللغتنامه دهخداگال . (اِخ ) یکی از مشاهیر حکمای طبیعی است . بنای علم موسوم به «مبحث القحف » را وی گذارد و بسال 1758 م . در قصبه ٔ تیغ نرون از گراندکی باره به دنیا آمده و در سن
گاهنبارلغتنامه دهخداگاهنبار. [ هَِم ْ ] (اِ) گاهنبار و گاه باره هر دو دارای یک معنی است و آن شش روزی است که خدای تعالی عالم را در آن آفرید و مجوس در کتاب زند از زردشت نقل میکنند که
مهاجرینلغتنامه دهخدامهاجرین . [ م ُ ج ِ ] (اِخ ) گروهی که معمودیه و قربان و هدایا را معتقدند و آنان را اعیادی است و در عبادتگاه خویش گاو و گوسفند و خوک قربانی کنند و زنان را از صحب