کیسه دارلغتنامه دهخداکیسه دار. [ س َ / س ِ ] (نف مرکب ) کیسه دارنده . آنکه دارای کیسه (پول و غیره ) است . (فرهنگ فارسی معین ). || شخصی را گویند که چیزها را به هنگام ارزانی بخرد و نگ
کیسه دارانلغتنامه دهخداکیسه داران . [ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح جانورشناسی ) راسته ای است از پستانداران پست جزو دسته ٔ بی جفتان که جنس ماده ٔ آن در حالت بارداری فاقد جفت است و بن
کیسه دارانفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهگروهی از پستانداران که در زیر شکم آنها کیسهای است که بچههای خود را در آن میپرورانند.
کیسه دارانلغتنامه دهخداکیسه داران . [ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح جانورشناسی ) راسته ای است از پستانداران پست جزو دسته ٔ بی جفتان که جنس ماده ٔ آن در حالت بارداری فاقد جفت است و بن
کیسه ورانلغتنامه دهخداکیسه وران . [ س َ / س ِ وَ ] (اِ مرکب ) حیوانات کیسه دار. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کیسه داران شود.
ساریقفرهنگ انتشارات معین= ساریگ (از برزیلی ): (اِ.) پستانداری از راستة کیسه داران به جثة یک گربه که گوشتخوار و بومی آمریکای جنوبی است ، شب ها برای شکار از لانه اش خارج می شود و دارای د
ساریغلغتنامه دهخداساریغ. (اِ) جانوری است از نوع پستانداران کیسه دار آمریکا، جنس ماده ٔ آن دارای دم طویلی است که محل ّ اتکاء بچه هایش در موقع نقل مکان آنها بر پشتش میباشد.